فیبروزکیستیک یک اختلال ژنتیک اتوزوم مغلوب است که در حدود ۳۰۰۰۰ کودک و بزرگسال را در ایالات متحده گرفتار میکند. این بیماری بسیاری از اعضا از جمله ریهها، پانکراس، و اندامهای تولید مثل را درگیر میکند گرچه بیشتر مرگ و میر ناشی از فیبروزکیستیک در اثر درگیری ریه میباشد. این بیماری شایعترین اختلال ژنتیک مرگآور در جمعیت سفید پوستان میباشد؛ فراوانی ناقلین ژن ۱ در ۲۹ است که یک مورد از هر ۳۳۰۰ تولد زنده را درگیر میکند. سالیانه ۱۰۰۰ مورد جدید فیبروزکیستیک تشخیص داده میشوند. فیبروزکیستیک از جهش یک ژن منفرد حاصل میآید که تنظیمگر هدایت کنندهٔ خلال غشایی فیبروزکیستیک (CFTR) را رمزگذاری میکند؛ این پروتئین یک کانال کلر قابل تنظیم با آدنوزین تک فسفاته حلقوی است که در سطح رأس سلولهای اپیتلیومی وجود دارد. شایعترین جهش، AF508 میباشد که حذفشدگی سه جفت باز را در پی دارد که منجر به فقدان فنیلآلانین در جایگاه ۵۰۸ پروتئین میگردد. با این وجود تا به امروز بیش از ۱۶۰۰ جهش شناسایی شدهاند. پروتئین غیرطبیعی CFTR منجر به نقص در نقل و انتقال کلر و افزایش بازجذب سدیم در پیتلیوم راههای هوایی و مجاری میگردد؛ این امر باعث به وجود آمدن ترشحاتی در مجاری تنفسی، کبدی -صفراوی، گوارشی، و تولید مثلی میگردد که به طور غیرعادی غلیظ و چسبناک میباشند. ترشحات غلیظ به آسانی از راههای هوایی پاک نمیشوند و منجر به علایم تنفسی میگردند؛ این ترشحات در سایر اندامها نیز موجب انسداد و تخریب مجاری برونریز میشوند که منجر به اختلال عملکرد اعضای برونریز میگردد.
شیرخواران مبتلا ممکن است با ایلئوس مکونیوم یا نارسایی رشد (failure to thrive) همراه با اسهال چرب تظاهر یابند. ممکن است مراقبین بچه متوجه شوری پوست وی شوند. مبتلایان به فیبروزکیستیک به طور معمول دچار سرفه مزمن همراه با تولید خلط غلیظ، خس خس، و تنگی نفس هستند. نارسایی پانکراس و دیابت شایع بوده و بیماران مرد اسپرم زنده ندارند (azoospermia). پولیپهای بینی شایع بوده و چماقی شدن انگشتان معمول میباشد. فیبروزکیستیک باید در تشخیص افتراقی مبتلایان به بیماری مزمن غیرقابل توجیه سینوس، برونشکتازی، ناباروری در مردان همراه با فقدان مجرای اسپرمبر (was deferens)، پانکراتیت، یا سوء جذب مطرح گردد. آزمونهای عملکرد ریوی نشان دهندهٔ پرهوایی و انسداد هستند؛ ممکن است پاسخ به گشاد کننده برونش دیده شود. مطالعات تصویربرداری از ریه پرهوایی، ضخیم شدگی دیواره برونش، و برونشکتازی را نشان میدهند.
راههای هوایی در مبتلایان به فیبروزکیستیک در ابتدا با استافیلوکوکک طلایی یا هموفلوس انفلونزا کولونیزه میشوند و به دنبال آن و در سالهای آتی پسودومونا آیروژینوزا نیز علاوه میگردد. التهاب و عفونت پایدار موجب تخریب دیوارهٔ برونشها و برونشکتازی میگردد. انسداد راههای هوایی کوچک با توپیهای موکوسی منجر به اتساع کیستی پس از انسداد و تخریب پارانشیم میگردد و نهایتاً انسداد پیشرونده در برابر جریان هوا و هیپوکسمی عارض میگردد. مضافاً، ممکن است سایر بیماری در اثر ایجاد آسپرژیلوز برونشی – ریوی حساسیتی و عفونتهای مایکوباکتریومی غیرسلی عارضهدار گردد. کولونیزه شدن و عفونت با بورخولدریا سپاسیای مقاوم به داروهای متعدد ممکن است در موارد بیماری پیشرفته رخ داده و مشکلات درمانی چالش برانگیزی پیشرو قرار دهد. بیشتر بیماران در اثر نارسایی تنفسی فوت میکنند.
فیبروزکیستیک با اندازهگیری غلظت کلر عرق (تست عرق) تشخیص داده میشود. در صورتی که تابلوی بالینی منطبق با فیبروزکیستیک باشد و غلظت کلر اندازهگیری شده در یک آزمایشگاه معتبر حداقل در دو نوبت بیش از mEq/L۶۰ باشد تشخیص قطعی تلقی میشود. در صورتی که تست عرق مبهم باشد میتوان با تعیین ژنوتیپ، در صورتی که جهش در هر دو آلل ژن شناسایی شوند به تشخیص قطعی رسید.
گرچه بیشتر بیماران در کودکی تشخیص داده میشوند تشخیص در برخی بیماران تا بزرگسالی به تأخیر میافتد. در حدود ۴۵ درصد جمعیت مبتلا به فیبروزکیستیک در ایالات متحده بالای ۱۸ سال هستند. قبل از ۱۹۴۰، نوزادان مبتلا به فیبروزکیستیک ندرتاً تا اولین سالگرد تولد خود زنده میماندند. در حال حاضر میانگین طول عمر تخمینی برای افراد مبتلا به فیبروزکیستیک در حدود ۳۷ سال است.
درمان فیبروزکیستیک بر مبنای بهداشت تهاجمی راه هوایی، حمایت تغذیهای شامل جایگزینی آنزیمهای پانکراس، آنتیبیوتیک، و گشاد کنندههای برونش قرار دارد، DNAase انسانی نوترکیب استنشاقی (درناز آلفا dornase alfa) چسبندگی خلط را کاهش داده، عملکرد ریهها را بهبود بخشیده، و از تشدیدهای بیماری میکاهد. محلول نمکی (سالین) هیپرتونیک استنشاقی به آبدار کردن ترشحات کمک کرده و امکان میدهد تا به سادگی با سرفه خارج شوند، و نیز عملکرد ریوی را بهبود میبخشد گرچه احتمالاً کمتر از درناز آلفا مؤثر است.
درگیری اعضا در فیبروز کیستیک
ریوی
سرقه و تولید خلط
پنومونیهای راجعه
واکنشدهی بیش از حد برونشها
هموپتیزی (خلط خونی)
پنوموتوراکس
چماقی شدن قابل توجه انگشتان
قالب ریوی
دستگاه تنفسی فوقانی
پولیپهای بینی
سینوزیت مزمن
گوارشی
ایلئوس مکونیوم در نوزاد
انسداد دیستالی روده
پرولاپس رکتوم
فتقها
اختلال عملکرد برونریز پانکراس که موجب اسهال چربی، سوء تغذیه و کمبود ویتامین میشود.
ادراری تناسلی
آزواسپرمی (فقدان اسپرم زنده)
کاهش میزان باروری در زنان
نفرولیتیاز (سنگ کلیه)
بیماری فیبروز سیستیک چیست؟ علایم و تشخیص و درمان به چه صورت است؟توسط علیرضا مجیدی۲۷ مهر ۱۳۹۵بدون دیدگاه
فیبروزکیستیک یک اختلال ژنتیک اتوزوم مغلوب است که در حدود ۳۰۰۰۰ کودک و بزرگسال را در ایالات متحده گرفتار میکند. این بیماری بسیاری از اعضا از جمله ریهها، پانکراس، و اندامهای تولید مثل را درگیر میکند گرچه بیشتر مرگ و میر ناشی از فیبروزکیستیک در اثر درگیری ریه میباشد. این بیماری شایعترین اختلال ژنتیک مرگآور در جمعیت سفید پوستان میباشد؛ فراوانی ناقلین ژن ۱ در ۲۹ است که یک مورد از هر ۳۳۰۰ تولد زنده را درگیر میکند. سالیانه ۱۰۰۰ مورد جدید فیبروزکیستیک تشخیص داده میشوند. فیبروزکیستیک از جهش یک ژن منفرد حاصل میآید که تنظیمگر هدایت کنندهٔ خلال غشایی فیبروزکیستیک (CFTR) را رمزگذاری میکند؛ این پروتئین یک کانال کلر قابل تنظیم با آدنوزین تک فسفاته حلقوی است که در سطح رأس سلولهای اپیتلیومی وجود دارد. شایعترین جهش، AF508 میباشد که حذفشدگی سه جفت باز را در پی دارد که منجر به فقدان فنیلآلانین در جایگاه ۵۰۸ پروتئین میگردد. با این وجود تا به امروز بیش از ۱۶۰۰ جهش شناسایی شدهاند. پروتئین غیرطبیعی CFTR منجر به نقص در نقل و انتقال کلر و افزایش بازجذب سدیم در پیتلیوم راههای هوایی و مجاری میگردد؛ این امر باعث به وجود آمدن ترشحاتی در مجاری تنفسی، کبدی -صفراوی، گوارشی، و تولید مثلی میگردد که به طور غیرعادی غلیظ و چسبناک میباشند. ترشحات غلیظ به آسانی از راههای هوایی پاک نمیشوند و منجر به علایم تنفسی میگردند؛ این ترشحات در سایر اندامها نیز موجب انسداد و تخریب مجاری برونریز میشوند که منجر به اختلال عملکرد اعضای برونریز میگردد.
شیرخواران مبتلا ممکن است با ایلئوس مکونیوم یا نارسایی رشد (failure to thrive) همراه با اسهال چرب تظاهر یابند. ممکن است مراقبین بچه متوجه شوری پوست وی شوند. مبتلایان به فیبروزکیستیک به طور معمول دچار سرفه مزمن همراه با تولید خلط غلیظ، خس خس، و تنگی نفس هستند. نارسایی پانکراس و دیابت شایع بوده و بیماران مرد اسپرم زنده ندارند (azoospermia). پولیپهای بینی شایع بوده و چماقی شدن انگشتان معمول میباشد. فیبروزکیستیک باید در تشخیص افتراقی مبتلایان به بیماری مزمن غیرقابل توجیه سینوس، برونشکتازی، ناباروری در مردان همراه با فقدان مجرای اسپرمبر (was deferens)، پانکراتیت، یا سوء جذب مطرح گردد. آزمونهای عملکرد ریوی نشان دهندهٔ پرهوایی و انسداد هستند؛ ممکن است پاسخ به گشاد کننده برونش دیده شود. مطالعات تصویربرداری از ریه پرهوایی، ضخیم شدگی دیواره برونش، و برونشکتازی را نشان میدهند.
راههای هوایی در مبتلایان به فیبروزکیستیک در ابتدا با استافیلوکوکک طلایی یا هموفلوس انفلونزا کولونیزه میشوند و به دنبال آن و در سالهای آتی پسودومونا آیروژینوزا نیز علاوه میگردد. التهاب و عفونت پایدار موجب تخریب دیوارهٔ برونشها و برونشکتازی میگردد. انسداد راههای هوایی کوچک با توپیهای موکوسی منجر به اتساع کیستی پس از انسداد و تخریب پارانشیم میگردد و نهایتاً انسداد پیشرونده در برابر جریان هوا و هیپوکسمی عارض میگردد. مضافاً، ممکن است سایر بیماری در اثر ایجاد آسپرژیلوز برونشی – ریوی حساسیتی و عفونتهای مایکوباکتریومی غیرسلی عارضهدار گردد. کولونیزه شدن و عفونت با بورخولدریا سپاسیای مقاوم به داروهای متعدد ممکن است در موارد بیماری پیشرفته رخ داده و مشکلات درمانی چالش برانگیزی پیشرو قرار دهد. بیشتر بیماران در اثر نارسایی تنفسی فوت میکنند.
فیبروزکیستیک با اندازهگیری غلظت کلر عرق (تست عرق) تشخیص داده میشود. در صورتی که تابلوی بالینی منطبق با فیبروزکیستیک باشد و غلظت کلر اندازهگیری شده در یک آزمایشگاه معتبر حداقل در دو نوبت بیش از mEq/L۶۰ باشد تشخیص قطعی تلقی میشود. در صورتی که تست عرق مبهم باشد میتوان با تعیین ژنوتیپ، در صورتی که جهش در هر دو آلل ژن شناسایی شوند به تشخیص قطعی رسید.
خرید کتاب با ۱۵٪ تخفیف(همه کتابها)
گرچه بیشتر بیماران در کودکی تشخیص داده میشوند تشخیص در برخی بیماران تا بزرگسالی به تأخیر میافتد. در حدود ۴۵ درصد جمعیت مبتلا به فیبروزکیستیک در ایالات متحده بالای ۱۸ سال هستند. قبل از ۱۹۴۰، نوزادان مبتلا به فیبروزکیستیک ندرتاً تا اولین سالگرد تولد خود زنده میماندند. در حال حاضر میانگین طول عمر تخمینی برای افراد مبتلا به فیبروزکیستیک در حدود ۳۷ سال است.
درمان فیبروزکیستیک بر مبنای بهداشت تهاجمی راه هوایی، حمایت تغذیهای شامل جایگزینی آنزیمهای پانکراس، آنتیبیوتیک، و گشاد کنندههای برونش قرار دارد، DNAase انسانی نوترکیب استنشاقی (درناز آلفا dornase alfa) چسبندگی خلط را کاهش داده، عملکرد ریهها را بهبود بخشیده، و از تشدیدهای بیماری میکاهد. محلول نمکی (سالین) هیپرتونیک استنشاقی به آبدار کردن ترشحات کمک کرده و امکان میدهد تا به سادگی با سرفه خارج شوند، و نیز عملکرد ریوی را بهبود میبخشد گرچه احتمالاً کمتر از درناز آلفا مؤثر است.
درگیری اعضا در فیبروز کیستیک
ریوی
سرقه و تولید خلط
پنومونیهای راجعه
واکنشدهی بیش از حد برونشها
هموپتیزی (خلط خونی)
پنوموتوراکس
چماقی شدن قابل توجه انگشتان
قالب ریوی
دستگاه تنفسی فوقانی
پولیپهای بینی
سینوزیت مزمن
گوارشی
ایلئوس مکونیوم در نوزاد
انسداد دیستالی روده
پرولاپس رکتوم
فتقها
اختلال عملکرد برونریز پانکراس که موجب اسهال چربی، سوء تغذیه و کمبود ویتامین میشود.
ادراری تناسلی
آزواسپرمی (فقدان اسپرم زنده)
کاهش میزان باروری در زنان
نفرولیتیاز (سنگ کلیه)
فیبروز سیستیکفیبروز سیستیک
توبرامایسین استنشاقی دو مرتبه در روز یک ماه در میان در موارد فیبروزکیستیک متوسط تا شدید که دچار عفونت پسودومونایی هستند مورد استفاده دارد. در میان ضد التهابی با ایبوپروفن و آزیترومایسین ممکن است در بیماران خاصی مفید باشد. با این حال مفید بودن کورتیکواستروئیدهای استنشاقی روشن نیست. همانند سایر بیماریهای انسدادی ریه، درمان نهایی در مبتلایان به فیبروزکیستیک که دچار بیماری مرحلهٔ انتهایی ریه هستند پیوند ریه میباشد؛ در این شرایط پیوند دو طرفهٔ ریه ترجیح داده میشود.